جامعهشناسی مردممدار در کارزار عمل
Precarious Engagements: Combat in the Realm of Public Sociology.
مجموعه مقالاتی از جامعهشناسان سراسر جهان است که به بررسی کاربرد عملی "جامعهشناسی مردممدار" در حل مسائل واقعی میپردازد. مایکل بوراووی، مبدع این رویکرد، معتقد است که جامعهشناسی باید فراتر از صرف نظریهپردازی عمل کند و در جهت تغییر و بهبود زندگی مردم به کار گرفته شود.
توضیحات
مارکس از لزوم تغییر جهان در عین فهم آن صحبت کرده بود و دورکیم نیز مدعی بود جامعهشناسی اگر صرفاً نظرورزی باشد، ارزش یک ساعت صرف وقت را هم ندارد. هردوی این گزارهها شکلی از لزوم توجه به کارکرد جامعهشناسی برای مردم را نشان میدهند. به عقیدۀ بوراووی، مبدع عنوان جامعهشناسی مردممدار و یکی از نویسندگان کتاب «جامعهشناسی مردممدار در کارزار عمل»، چنین فراخوانهایی برای جلب توجه به مردم، همواره در جامعه-شناسی وجود داشته است، اما در سالهای اخیر، در عصر بنیادگرایی بازار، توجه به این مسئله در قالب «جامعهشناسی مردممدار» در نقاط مختلف جهان بهشدت اوج یافته است. کتاب حاضر، شامل مجموعهمقالاتی از جامعهشناسانی از سراسر جهان در زمینۀ تجربۀ بهکارگیری ایدۀ جامعهشناسی مردممدار در عمل در کشورهای گوناگون است. بوراووی در ابتدای کتاب توضیح میدهد که این جامعهشناسان همه هم جهانوطنانی مجرب بودند که میتوانستند تجربیاتشان را به زبانی همهفهم و عمومی در سطح جهانی به اشتراک بگذارند و هم روشنفکران محلی سرشناسی بودند که می-توانستند این اقدامات مردممدار را در منطقهشان عملی کنند؛ از همین رو آنها را الهامبخشترین جامعهشناسانی معرفی میکند که میشناسد. به بیان مترجمان کتاب، مرور تجارب گوناگونی که از کشورهای مختلفی چون اسپانیا، لبنان، چین، ایالات متحدۀ آمریکا، فلسطین و... در این کتاب آمده است، میتواند مسیر تازهای پیش روی جامعه-شناسی و جامعۀ ایران بگذارد.
مایکل بوراووی رئیس پیشین انجمن بینالمللی جامعهشناسی و عضو پیوستۀ موسسۀ «جامعه، کار و توسعه» در دانشگاه ویتواترزرند در آفریقای جنوبی و همچنین استاد جامعهشناسی در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی است. او نخستین بار در سخنرانیاش به عنوان رئیس انجمن جامعهشناسی در سال 2004، میان چهار نوع از جامعهشناسی تمایز قائل شد که آن-ها را جامعهشناسی حرفهای، جامعهشناسی انتقادی، جامعهشناسی سیاستگذار و جامعهشناسی مردممدار نامید. از نظر او این چهار حوزه درواقع چهار شکل از کاربست جامعهشناسیاند که او از جمع همۀ آنها در کنار هم دفاع میکند. در پیشگفتار کتاب حاضر، بوراووی شرح میدهد که چگونه در پاسخ به دو پرسش اساسی «دانش برای چه کسی؟» و «دانش برای دستیابی به هدف یا بحث دربارۀ هدف؟» به این دستهبندی چهارگانه از دانش جامعهشناسی رسیده است؛ دستهبندیای که از نظر او قابل تعمیم به دیگر رشتههای علمی نیز هست. او در پیشگفتار، نزاعهایی را که پس از ارائۀ این مفصلبندی چهارگانه در گرفته توضیح میدهد و با بیان اینکه جامعهشناسی مردممدار، سنتی جاافتاده در کشورهای آمریکای لاتین و آفریقای جنوبی شده است، دلیل حملههایی را که به جامعهشناسی مردممدار صورت می-گیرد مقابلۀ آن با بنیادگرایی بازار در زمانهای میداند که بازار همهچیز را به تصرف خود درآوردهاست و زیست انسانی را تهدید میکند. درواقع این یکی از دشواریهای کار جامعهشناسی مردممدار است که بناست با مراکزی که قدرت، ثروت و رسانه در اختیار دارند، وارد چالش شود. بوراووی در راستای ایجاد امکان گفتگو و انتقال تجربیات گوناگون از کاربست جامعهشناسی مردممدار در نقاط مختلف دنیا، از برخی از فعالان این حوزه برای جلسات گفتگوی آنلاین با دانشجویان برکلی دعوت میکند، اقدامی که حاصل آن بهقدری رضایتبخش میشود که به تبدیل آن تجربیات به مقالاتی برای مجلۀ کارنت سوسیولوژی با عنوان «درگیری مخاطرهآمیز: مبارزه در قلمرو جامعهشناسی مردممدار» و نوشته شدن کتاب حاضر میانجامد.
بخش ابتدایی کتاب، به معرفی مختصر نویسندگان کتاب و اقدامات آنها اختصاص دارد و در ادامه پیشگفتار بوراووی بر کتاب آمده است. پس از آن نیز مقدمهای تحتعنوان «جامعهشناسی همچون هنر رزمی» به قلم وی آمده که معرفی و تأملی بر مقالات بعدی کتاب است. در قسمت بعدی، مقالات کتاب در سه بخش کلی با عناوین «آسیاب بادی جامعهشناسی» با سه مقاله، «میدان مین سیاسی» با چهار مقاله و «حقایق تلخ» با سه مقاله ارائه شدهاند. برخی از این مقالات عبارتاند از: «جامعهشناسی دوزیست: تنگناها و امکانهای جامعهشناسی مردممدار در جهانی چندرسانهای» که تجربۀ نویسنده از درگیری در منازعات اجتماعی-زیستمحیطی در آمریکای لاتین است. «در بحبوحۀ جنگ داخلی: دربارۀ جامعهشناس مردممدار شیزوفرنیک» تجربۀ نویسندۀ مقاله است از معضلات و درگیریهایش در میانۀ پژوهشگر یا اکتیویست بودن در هند. مقالۀ «درگیریهای پیچیده: حرکت از جامعهشناسی سیاستگذار به جامعهشناسی مردممدار در دنیای عرب»، تجربۀ ساری حنفی است در تلاش برای کمک به وضع پناهجویان فلسطینی در لبنان و بازسازی اردوگاههای آنها که او را به عرصهای از فعالیت سیاسی-اجتماعی کشاند و ماجراهای بعدی که برای او به همراه داشت. مقالۀ «اتحاد کارگر-روشنفکر: مداخلۀ ترامرزیِ جامعهشناختی در فاکسکان» نیز از دیگر مقالات کتاب است که با رویکردی انتقادی و در فضای سنگین سانسور و محدودیتهای دولتی چین در سال 2010 پس از خودکشی کارگران جوان کارخانۀ فاکسکان (تولیدکنندۀ بیش از نیمی از محصولات الکترونیکی جهان) به جریان افتاد و به پژوهشی سهساله دربارۀ زندگی و مبارزات کارگران در ارتباط با فاکسکان، اپل و دولت چین توسط اکتیویستها و پژوهشگرانی از چین، هنگکنگ و تایوان انجامید. در پایان مقالۀ «جامعهشناسی بهمثابۀ پیشه: تعهد اخلاقی و تخیل علمی» به قلم بوراووی در مقام نتیجهگیری کتاب و پس از آن مقالۀ «آموزش جهانی در عصر دیجیتال» بهعنوان پیوست آمده است.
بوراووی در پایان مقدمه، دربارۀ رسالت و جایگاه جامعهشناسی در دنیای امروز چنین مینویسد: «جامعهشناسی به همراه رشتههای همسایهاش از جمله انسانشناسی و جغرافیا و به همراه دانشپژوهان دگراندیش در حوزههای اقتصاد و علوم سیاسی، حقیقتی تلخ را در برابر شیوۀ متعارف نولیبرال پیش میکشد. بقای جامعهشناسی همارز بقای جامعۀ مدنی است که آخرین دژ محافظ در جنگی است که عوامل اقتصاد بازار علیه وجود بشر راه انداختهاند. آیندۀ جامعهشناسی به منزلۀ رشتهای دانشگاهی وابسته به این است که نشان دهد حقایق تلخی که میداند، واقعیاتی روزمرهاند و این جز با ورود به حوزۀ عمومی و بدل شدن به جنبشی اجتماعی و درعینحال تکیه کردن به بنیانهای علمیاش محقق نخواهد شد.»
منابع:
- متن کتاب
- مقالۀ نقد و بررسی کتاب جامعهشناسی مردممدار در کارزار عمل/ نوشتۀ اصغر ایزدی جیران
مایکل بوراووی رئیس پیشین انجمن بینالمللی جامعهشناسی و عضو پیوستۀ موسسۀ «جامعه، کار و توسعه» در دانشگاه ویتواترزرند در آفریقای جنوبی و همچنین استاد جامعهشناسی در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی است. او نخستین بار در سخنرانیاش به عنوان رئیس انجمن جامعهشناسی در سال 2004، میان چهار نوع از جامعهشناسی تمایز قائل شد که آن-ها را جامعهشناسی حرفهای، جامعهشناسی انتقادی، جامعهشناسی سیاستگذار و جامعهشناسی مردممدار نامید. از نظر او این چهار حوزه درواقع چهار شکل از کاربست جامعهشناسیاند که او از جمع همۀ آنها در کنار هم دفاع میکند. در پیشگفتار کتاب حاضر، بوراووی شرح میدهد که چگونه در پاسخ به دو پرسش اساسی «دانش برای چه کسی؟» و «دانش برای دستیابی به هدف یا بحث دربارۀ هدف؟» به این دستهبندی چهارگانه از دانش جامعهشناسی رسیده است؛ دستهبندیای که از نظر او قابل تعمیم به دیگر رشتههای علمی نیز هست. او در پیشگفتار، نزاعهایی را که پس از ارائۀ این مفصلبندی چهارگانه در گرفته توضیح میدهد و با بیان اینکه جامعهشناسی مردممدار، سنتی جاافتاده در کشورهای آمریکای لاتین و آفریقای جنوبی شده است، دلیل حملههایی را که به جامعهشناسی مردممدار صورت می-گیرد مقابلۀ آن با بنیادگرایی بازار در زمانهای میداند که بازار همهچیز را به تصرف خود درآوردهاست و زیست انسانی را تهدید میکند. درواقع این یکی از دشواریهای کار جامعهشناسی مردممدار است که بناست با مراکزی که قدرت، ثروت و رسانه در اختیار دارند، وارد چالش شود. بوراووی در راستای ایجاد امکان گفتگو و انتقال تجربیات گوناگون از کاربست جامعهشناسی مردممدار در نقاط مختلف دنیا، از برخی از فعالان این حوزه برای جلسات گفتگوی آنلاین با دانشجویان برکلی دعوت میکند، اقدامی که حاصل آن بهقدری رضایتبخش میشود که به تبدیل آن تجربیات به مقالاتی برای مجلۀ کارنت سوسیولوژی با عنوان «درگیری مخاطرهآمیز: مبارزه در قلمرو جامعهشناسی مردممدار» و نوشته شدن کتاب حاضر میانجامد.
بخش ابتدایی کتاب، به معرفی مختصر نویسندگان کتاب و اقدامات آنها اختصاص دارد و در ادامه پیشگفتار بوراووی بر کتاب آمده است. پس از آن نیز مقدمهای تحتعنوان «جامعهشناسی همچون هنر رزمی» به قلم وی آمده که معرفی و تأملی بر مقالات بعدی کتاب است. در قسمت بعدی، مقالات کتاب در سه بخش کلی با عناوین «آسیاب بادی جامعهشناسی» با سه مقاله، «میدان مین سیاسی» با چهار مقاله و «حقایق تلخ» با سه مقاله ارائه شدهاند. برخی از این مقالات عبارتاند از: «جامعهشناسی دوزیست: تنگناها و امکانهای جامعهشناسی مردممدار در جهانی چندرسانهای» که تجربۀ نویسنده از درگیری در منازعات اجتماعی-زیستمحیطی در آمریکای لاتین است. «در بحبوحۀ جنگ داخلی: دربارۀ جامعهشناس مردممدار شیزوفرنیک» تجربۀ نویسندۀ مقاله است از معضلات و درگیریهایش در میانۀ پژوهشگر یا اکتیویست بودن در هند. مقالۀ «درگیریهای پیچیده: حرکت از جامعهشناسی سیاستگذار به جامعهشناسی مردممدار در دنیای عرب»، تجربۀ ساری حنفی است در تلاش برای کمک به وضع پناهجویان فلسطینی در لبنان و بازسازی اردوگاههای آنها که او را به عرصهای از فعالیت سیاسی-اجتماعی کشاند و ماجراهای بعدی که برای او به همراه داشت. مقالۀ «اتحاد کارگر-روشنفکر: مداخلۀ ترامرزیِ جامعهشناختی در فاکسکان» نیز از دیگر مقالات کتاب است که با رویکردی انتقادی و در فضای سنگین سانسور و محدودیتهای دولتی چین در سال 2010 پس از خودکشی کارگران جوان کارخانۀ فاکسکان (تولیدکنندۀ بیش از نیمی از محصولات الکترونیکی جهان) به جریان افتاد و به پژوهشی سهساله دربارۀ زندگی و مبارزات کارگران در ارتباط با فاکسکان، اپل و دولت چین توسط اکتیویستها و پژوهشگرانی از چین، هنگکنگ و تایوان انجامید. در پایان مقالۀ «جامعهشناسی بهمثابۀ پیشه: تعهد اخلاقی و تخیل علمی» به قلم بوراووی در مقام نتیجهگیری کتاب و پس از آن مقالۀ «آموزش جهانی در عصر دیجیتال» بهعنوان پیوست آمده است.
بوراووی در پایان مقدمه، دربارۀ رسالت و جایگاه جامعهشناسی در دنیای امروز چنین مینویسد: «جامعهشناسی به همراه رشتههای همسایهاش از جمله انسانشناسی و جغرافیا و به همراه دانشپژوهان دگراندیش در حوزههای اقتصاد و علوم سیاسی، حقیقتی تلخ را در برابر شیوۀ متعارف نولیبرال پیش میکشد. بقای جامعهشناسی همارز بقای جامعۀ مدنی است که آخرین دژ محافظ در جنگی است که عوامل اقتصاد بازار علیه وجود بشر راه انداختهاند. آیندۀ جامعهشناسی به منزلۀ رشتهای دانشگاهی وابسته به این است که نشان دهد حقایق تلخی که میداند، واقعیاتی روزمرهاند و این جز با ورود به حوزۀ عمومی و بدل شدن به جنبشی اجتماعی و درعینحال تکیه کردن به بنیانهای علمیاش محقق نخواهد شد.»
منابع:
- متن کتاب
- مقالۀ نقد و بررسی کتاب جامعهشناسی مردممدار در کارزار عمل/ نوشتۀ اصغر ایزدی جیران