معرفی
جامعه شناسی علم مطالعه جامعه، نهادهای اجتماعی و روابط اجتماعی قلمداد میشود. بررسی نظاممند روند توسعه، ساختار، تعامل و رفتار جمعی گروههای انسانی سازمانیافته از اهداف اصلی این رشته دانشگاهی است. تحلیل علمی نهادهای اجتماعی به عنوان یک کلیت دارای کارکرد و نسبت آن با بقیه جامعه مولفهای مهم در مسیر این حوزه علمی به شمار میرود.(منبع : دیکشنری مریام-وبستر)
سایر دیدگاهها و رویکردهای متنوعی که در مورد ماهیت این رشته مطرح است از بخش تعاریف دنبال نمایید.
شیوه تقسیمبندی
مطالعه جامعه و اجزا و ابعاد آن، گستره وسیعی از موضوعات مختلف را پیش روی جامعهشناسی قرار داده است. از پرسشهای خرد در سطح فردی و تعاملات روزمره گرفته تا بررسی گروههای اجتماعی و مسائل محلی در سطح میانی، و از مطالعه نهادهای بزرگی چون دولت گرفته تا مسائل کلان نظام جهانی، همگی میتوانند موضوعات مورد بررسی جامعهشناسان قرار گیرند.
این گستردگی وسیع در جامعهشناسی که در کنار یک فرصت بینظیر، چالشهای متعددی را میتواند به همراه داشته باشد، خود به عنوان یک طرح مساله مهم، در میان جامعهشناسان هنوز مورد بحث و گفتوگو است.به عنوان نمونه نگاهی بیاندازید به این مقاله اخیر: Walby, S. (2021). Sociology: Fragmentation or reinvigorated synthesis?. Journal of Classical Sociology, 21(3-4), 323-333.
به هر حال، اگر بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که موضوعات متنوع جامعهشناسی را چگونه میتوان طبقهبندی کرد، شاید یکی از بهترین روشها مراجعه به فهرست کتب مبانی این رشته باشد. با بررسی کتب متعددی که با هدف معرفی جامعهشناسی نگاشته شدهاند، مهمترین مسائلی که در این رشته بررسی میشود را میتوان این گونه برشمرد:
-
اصول(مفاهیم، نظریهها و روششناسی جامعهشناسی)
-
بررسی جامعه(فرهنگ، جامعهپذیری، تعاملات روزمره اجتماعی، گروهها و سازمانها، تمایلات جنسی و...)
-
نهادهای اجتماعی(خانواده، دین، دولت، آموزش، اقتصاد، رسانه و...)
-
فرآیندهای نهادی(قشربندی، طبقه، نژاد و قومیت، مهاجرت و...)
-
نابرابری اجتماعی(در توزیع قدرت، دسترسی به آموزش، تبعیضهای جنسیتی، شکاف درآمدی و...)
-
تغییرات اجتماعی(جمعیت، شهرنشینی، جنبشهای اجتماعی، رسانههای جدید و...)
-
کاربرد جامعهشناسی(حوزه عمومی، توانمندسازی، اجتماع محلی، کنشگری، جامعهشناسی مردممدار و...)
کلیدواژههای مهم
نمایی از مهمترین مفاهیم و نظریه پردازان که ماهیت این رشته را توصیف میکند:
رویدادهای منتخب تاریخی(به میلادی)
نمایش فهرست برگزیدهای از مهمترین رخدادهایی که در روند توسعه جامعهشناسی نقش ایفا کردهاند. منبع : Sociology timeline of selected events and influential publications - Stolley, K. S. (2005). The basics of sociology. Greenwood Press
-
مطالعات ابن خلدون در مورد جامعه عرب
ابن خلدون مورخ، فیلسوف و جامعهشناس مشهور عرب بود که در قرن چهاردهم میزیست. شهرت او بیشتر بهخاطر اثر پیشگامانهاش، «مقدمه» است که در آن مطالعات گستردهای درباره جامعه عرب انجام داد و زمینههای جامعهشناسی، تاریخنگاری و اقتصاد را پایهگذاری کرد. ابن خلدون در مطالعات خود درباره جامعه عرب، بر ظهور و سقوط تمدنها، انسجام اجتماعی و نقش دین در شکل دادن به جوامع تمرکز داشت. او معتقد بود که جوامع از چرخههای رشد، زوال و نو شدن میگذرند که از آن بهعنوان «عصبیت» یا انسجام اجتماعی یاد میکند. کار ابن خلدون برای زمان خود انقلابی بود؛ زیرا روایات تاریخی سنتی را به چالش میکشید و بر اهمیت مشاهده تجربی و تحلیل انتقادی تأکید میکرد. عقاید او تأثیر عمیقی بر دانشمندان بعدی مانند کارل مارکس و ماکس وبر گذاشت. بهطورکلی، مطالعات ابن خلدون در مورد جامعه عرب در شکل دادن به درک ما از تاریخ، جامعهشناسی و اقتصاد مؤثر بود. آثار او همچنان مورد مطالعه و احترام دانشمندان در سراسر جهان است.
-
اصطلاح جامعهشناسی برای اولینبار در فلسفه اثباتی، آگوست کنت استفاده شد
اصطلاح جامعهشناسی در علوم اجتماعی اولینبار توسط فیلسوف فرانسوی آگوست کنت در اثر فلسفه اثباتی استفاده شد. کنت که اغلب او را پدر جامعهشناسی میدانند، این اصطلاح را در اوایل قرن نوزدهم برای توصیف علم جدیدی که جامعه و رفتار اجتماعی را مطالعه میکرد، معرفی کرد و این نقطه عطفی در تاریخ علوم اجتماعی بود. دیدگاه او از جامعهشناسی بهعنوان یک رشته علمی تأثیر ماندگاری بر نحوه مطالعه و تفسیر جامعه داشته است. کنت معتقد بود که جامعهشناسی رشتهای متمایز است که میتواند برای درک و بهبود جامعه مورداستفاده قرار گیرد. او آن را راهی برای اعمال اصول علمی در مطالعه رفتار انسان و نهادهای اجتماعی میدانست. به نظر او جامعهشناسی فقط یک کار آکادمیک نبود، بلکه ابزاری عملی برای اصلاحات اجتماعی بود. استفاده کنت از اصطلاح جامعهشناسی تغییر قابلتوجهی را در نحوه مطالعه جامعه نشان داد. قبل از کار او، پدیدههای اجتماعی اغلب از طریق چارچوبهای مذهبی یا فلسفی توضیح داده میشد. کنت در پی آن بود که رویکردی تجربی و علمیتر برای مطالعه جامعه ارائه دهد و از روشهایی از رشتههای دیگر مانند زیستشناسی و فیزیک استفاده کند. معرفی جامعهشناسی بهعنوان یک رشته مطالعاتی مجزا، پیامدهای گستردهای برای چگونگی درک و تحلیل جامعه داشت و راه را برای سایر دانشمندان علوم اجتماعی هموار کرد تا موضوعاتی مانند فرهنگ، نابرابری و تغییرات اجتماعی را به روشی منظم و دقیق بررسی کنند.
-
سرمایه: نقدی بر اقتصاد سیاسی، کارل مارکس
این اثر مارکس تأثیر بسزایی در حوزه جامعهشناسی داشته است. این کتاب یکی از متون بنیادی تئوری مارکسیستی بهحساب میآید و نسلهای جامعهشناس را در درک آنها از سرمایهداری، مبارزه طبقاتی و تغییرات اجتماعی تحتتأثیر قرار داده است. یکی از کمکهای کلیدی «سرمایه» به جامعهشناسی، تحلیل آن از شیوه تولید سرمایهداری و تأثیرات آن بر جامعه است. نقد مارکس نشان میدهد که چگونه سرمایهداری بر استثمار، بیگانگی و نابرابری استوار است و منجر به درگیری اجتماعی بین بورژوازی (سرمایهداران) و پرولتاریا (کارگران) میشود. این تحلیل در شکلدهی نظریههای جامعهشناختی در مورد روابط طبقاتی، پویایی قدرت و ساختارهای اقتصادی مؤثر بوده است. علاوه بر این، «سرمایه» بر پژوهشهای جامعهشناختی درباره موضوعاتی مانند روابط کار، جهانیشدن و جنبشهای اجتماعی نیز تأثیر گذاشته است. ایدههای مارکس پژوهشگران را برانگیخت تا بررسی کنند که چگونه سیستمهای اقتصادی روابط اجتماعی را شکل میدهند و بر تجربیات افراد در جامعه تأثیر میگذارند. این کتاب به دلیل تحلیل انتقادی آن از سرمایهداری و تأثیر ماندگار آن بر نظریه و پژوهشهای جامعهشناختی همچنان متنی بنیادی در جامعهشناسی است.
-
اولین دوره دانشگاهی با عنوان
یکی از چهرههای کلیدی در توسعه جامعهشناسی در ایالات متحده، ویلیام گراهام سامنر، استاد دانشگاه ییل بود. در سال 1875، سامنر آنچه را که بهعنوان اولین دوره با عنوان "جامعهشناسی" شناخته میشود، تدریس کرد. این نقطه عطف مهمی در نهادینه شدن جامعهشناسی بهعنوان یک رشته دانشگاهی در آمریکا بود و نقش سامنر در ایجاد جامعهشناسی بهعنوان یک رشته دانشگاهی پذیرفته شده و رسمی بسیار مؤثر بود. دوره سامنر طیف وسیعی از موضوعات مرتبط با جامعه و رفتار اجتماعی از جمله نهادهای اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و تغییرات اجتماعی را پوشش میداد. وی بر اهمیت پژوهشهای تجربی و تجزیه و تحلیل دادهها در درک پدیدههای اجتماعی و زمینهسازی برای پژوهشهای جامعهشناسی آینده تأکید میکرد. کمکهای سامنر به جامعهشناسی فراتر از تدریس او بود. او همچنین نویسنده و پژوهشگری پرکار بود و آثار متعددی در موضوعاتی مانند نابرابری اجتماعی، تکامل فرهنگی و فردگرایی منتشر کرد. کار او به شکلگیری توسعه اولیه جامعهشناسی آمریکایی کمک کرد و بر نسلهای آینده جامعهشناسان تأثیر گذاشت.
-
دانشگاه شیکاگو اولین گروه فارغالتحصیل جامعهشناسی را در ایالات متحده تأسیس کرد
دانشگاه شیکاگو اولین گروه جامعهشناسی را در کشور به رهبری آلبیون اسمال (Albion Small) تأسیس کرد. آلبیون اسمال، جامعهشناس و مدرس برجسته، معتقد بود که جامعهشناسی باید بهعنوان رشتهای مجزا و متمایز از سایر علوم اجتماعی مورد مطالعه قرار گیرد. تأسیس گروه جامعهشناسی یک محیط آکادمیک رسمی برای پژوهشگران فراهم کرد تا نظریهها و مفاهیم جامعهشناختی را مطالعه و تحقیق کنند. این دپارتمان جامعهشناسان بانفوذ زیادی از جمله جورج هربرت مید، دبلیو آی توماس و رابرت پارک را به خود جذب کرد که سهم قابلتوجهی در این زمینه داشتند. این پژوهشگران به شکلگیری نظریه و روششناسی جامعهشناسی مدرن کمک کردند و بر نسلهای جامعهشناسان بعدی تأثیر گذاشتند. دانشکده جامعهشناسی دانشگاه شیکاگو سابقهای را برای سایر دانشگاهها ایجاد کرد تا برنامههای مشابهی را ایجاد کنند که منجر به رشد و گسترش جامعهشناسی بهعنوان یک رشته دانشگاهی در آمریکا شود.
-
قواعد روش جامعهشناختی، امیل دورکیم
اثری مهم از امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی است که در سال 1895 منتشر شد. دورکیم در این کتاب رویکرد روششناختی خود را برای مطالعه جامعه و پدیدههای اجتماعی بیان میکند. یکی از اصول کلیدی که در قواعد روش جامعهشناختی بیان شده است، این ایده است که واقعیتهای اجتماعی بهعنوان یک ایده ملموس بر زندگی روزمره بر رفتار افراد تأثیر قهری میگذارند. دورکیم استدلال کرد که این واقعیتهای اجتماعی را میتوان بهصورت علمی با استفاده از روشهای تجربی مورد مطالعه قرار داد، و هدف جامعهشناسی باید کشف ساختارها و مکانیسمهای زیربنایی باشد که زندگی اجتماعی را شکل میدهد. دورکیم همچنین بر اهمیت عینیت در پژوهشهای جامعهشناختی تأکید کرد و معتقد بود که پژوهشگران باید برای مشاهده و تحلیل دقیق پدیدههای اجتماعی تلاش کنند تا سوگیریها و پیشبرداشتهای شخصی خود را کنار بگذارند. او معتقد بود که جامعهشناسی باید علمی دقیق باشد که با اصول روششناختی روشن هدایت شود. مفهوم مهم دیگری که در قواعد روش جامعهشناختی معرفی شد، ایده همبستگی اجتماعی است. دورکیم استدلال میکرد که جوامع با ارزشها، باورها و هنجارهای مشترک در کنار هم قرار میگیرند که باعث ایجاد حس انسجام و وحدت در بین افراد میشود. او دو نوع اصلی از همبستگی اجتماعی را شناسایی کرد: همبستگی مکانیکی که بر اساس شباهتها و سنتهای مشترک بین افراد است و همبستگی ارگانیک که مبتنی بر وابستگی متقابل و تخصص در جوامع مدرن است. قواعد روش جامعهشناختی بهعنوان متنی بنیادی در حوزه جامعهشناسی، زمینه را برای طرح بسیاری از مفاهیم و رویکردهای کلیدی که هنوز هم امروزه توسط جامعهشناسان مورداستفاده قرار میگیرد، ایجاد کرد.
-
اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری، ماکس وبر
کتابی است که توسط جامعهشناس آلمانی ماکس وبر در سال 1905 نوشته شد. در این اثر بنیادی، وبر به بررسی رابطه بین پروتستانیسم و ظهور سرمایهداری در جوامع غربی میپردازد. این کتاب اثری نوآورانه بوده که تأثیری ماندگار در نظریههای جامعهشناسی داشته است و متن مهمی برای درک رابطه بین دین، فرهنگ و توسعه اقتصادی در جوامع مدرن است. وبر استدلال میکند که اخلاق کاری پروتستان، بهویژه آن گونه که در کالوینیسم تجسم یافته، نقش مهمی در توسعه سرمایهداری ایفا کرد است. به گفته وبر، باورهای کالوینیسم بر سختکوشی، صرفهجویی و انضباط بهعنوان فضایل لازم برای رستگاری تأکید داشتند. این امر منجر به ایجاد فرهنگ سختکوشی و صرفهجویی در میان مؤمنان پروتستان شد که به نوبه خود به رشد سرمایهداری کمک کرد. وبر همچنین چگونگی تأثیر پروتستانیسم بر رفتار اقتصادی را از طریق تأکید بر عقلانیت و مسئولیت فردی مورد بحث قرار میدهد. او استدلال میکند که باورهای پروتستانی افراد را تشویق میکرد تا به دنبال موفقیت اقتصادی بهعنوان وسیلهای برای نشان دادن ایمان خود و تحقق دعوت خود در زندگی باشند. علاوه بر این، وبر بررسی میکند که چگونه ظهور سرمایهداری ساختارها و ارزشهای اجتماعی را در جوامع غربی دگرگون کرد. او به این بحث میپردازد که چگونه سرمایهداری منجر به عقلانی شدن فعالیتهای اقتصادی، تقسیم کار و ظهور سازمانهای بوروکراتیک شد.
-
تأسیس انجمن جامعهشناسی آمریکا
انجمن جامعهشناسی آمریکا (ASS) در سال 1905 توسط گروهی از جامعهشناسان تأسیس شد که به دنبال ترویج مطالعه و درک جامعه از طریق پژوهشهای علمی و بورسیه بودند. اعضای مؤسس شامل جامعهشناسان برجستهای مانند آلبیون اسمال، دبلیو آی توماس و چارلز کولی بودند. ASS در سالهای اولیه خود بر سازماندهی کنفرانسها، انتشار مجلات پژوهشی و تقویت همکاری بین جامعهشناسان متمرکز بود. انجمن بهسرعت از نظر تعداد اعضا و نفوذ علمی رشد کرد و دانشمندان را از سراسر ایالات متحده و سراسر جهان جذب خود کرد. در سال 1959، ASS نام خود را به انجمن جامعهشناسی آمریکا (ASA) تغییر داد تا ماموریت و دامنه فعالیت خود را بهتر نشان دهد. ASA به گسترش دامنه و تأثیر خود در دهههای بعدی ادامه داد و به یکی از سازمانهای حرفهای پیشرو برای جامعهشناسان در ایالات متحده تبدیل شد. این انجمن چندین مجله معتبر منتشر میکند، کنفرانس سالانه با هزاران شرکتکننده را سازماندهی میکند، و از پژوهش و آموزش جامعهشناختی در ایالات متحده حمایت میکند. یکی از مهمترین رؤسای ASA رابرت ای پارک بود (1925 تا 1926). پارک یک چهره پیشگام در زمینه جامعهشناسی شهری بود و اغلب بهعنوان کمک به ایجاد جامعهشناسی بهعنوان یک رشته دانشگاهی مشروع در جهان شناخته میشود یکی دیگر از رؤسای تأثیرگذار ویلیام جولیوس ویلسون بود (1997 تا 1998). ویلسون به دلیل پژوهشهای پیشگامانه خود در مورد نژاد، طبقه و فقر در آمریکا شناخته شده است. یکی از برجستهترین چهرهها در تاریخ ASA، جسی برنارد است که از سال 1949 تا 1952 بهعنوان دبیر مشغول فعالیت بود. دبیر مهم دیگر ویلیام فوت وایت بود (1964 تا 1967). وایت یک شخصیت کلیدی در توسعه روشهای تحقیق قومنگاری در جامعهشناسی بود.
-
اکثر کالجها و دانشگاهها دورههای جامعهشناسی را ارائه میدهند
در سال 1910، جامعهشناسی هنوز یک رشته تحصیلی نسبتاً جدید در دانشگاه بود. درحالیکه بسیاری از کالجها و دانشگاهها شروع به ارائه دورههای جامعهشناسی میکردند، اما هنوز بهعنوان یک دانشکده یا رشته جداگانه شناخته نشده بود. در عوض، دورههای جامعهشناسی اغلب در دانشکدههایی مانند تاریخ، اقتصاد یا علوم سیاسی تدریس میشد. این عدم شناخت جامعهشناسی بهعنوان یک رشته متمایز، بازتابی از بافت اجتماعی و فکری گسترده آن زمان بود. اوایل قرن بیستم دوره تغییرات سریع اجتماعی و صنعتی شدن بود که منجر به افزایش علاقه به درک جامعه و مشکلات اجتماعی شد. بااینحال، مرزهای بین رشتههای دانشگاهی هنوز سیال بود و ایده جامعهشناسی بهعنوان یک رشته تحصیلی جداگانه هنوز به طور کامل جا نیفتاده بود. در طول سالهای بعدی تا اواسط قرن بیستم، اکثر کالجها و دانشگاهها دانشکدههای اختصاصی جامعهشناسی را تأسیس کردند که نشاندهنده اهمیت و تأثیر فزاینده پژوهشها و نظریههای جامعهشناسی در درک جامعه مدرن است.
-
اولین کلاسهای جامعهشناسی در دبیرستانها تشکیل شد
اولین کلاسهای جامعهشناسی در دبیرستانهای امریکا تشکیل شد